چگونه کتابخوان شدم؟
29 آبان 1403 توسط اكرم چشمه
چگونه کتابخوان شدم؟
ساده بگویم
یادم هست اولین باری که در نوجوانی کتاب بدست گرفته و در امواج پر تلاطم خطوطش فارغ از همه چیز غرق بودم، صدایی آرام روحم را نوازش داد: دخترم کتاب بهترین هدیه خداست…
سرم را که بلند کردم نگاهم به نگاه پر بغضش گره خورد…
مادرم با التماس چشمانش گفت: نمیدانی چه دردی به جانم می اندازد وقتی نمیتوانم کتاب بخوانم.
او رفت… همان که مهر کتاب را در دلم انداخت، کسی که وجودش هزار ویک کتاب ناخوانده است و من ماندم و تنهایی و هدیه خداااا
سالهاست کتاب میخوانم چرا که هنوز صدای پر از تمنای مادرم گوشم را می نوازد.
من بجای او هم کتاب می خوانم.
در مسیر کتابخوانی و علم آموزی مدیون زحمات و محبت های بی دریغت هستم مادر.
#به_قلم_خودم
17 آبانماه 1403 چشمه